توضیحات
دانلود تحقيق پيرامون داعشی شدن دشوار نیست
فرمتdoc وورد
10صفحه
چکيده محتواي فايل:
بسمه تعالی
«داعشی شدن دشوار نیست؛ سازوکار نیروگیری و نحوه عمل جریانهای تکفیری در گفتوگوبا دکتر فیرحی»
ائتلاف امریکا علیه داعش در نبرد با این گروه کارنامهای ناکام از خود به جای گذاشته و حملات هوایی روسیه به داعش و البته سایر گروههای تروریستی فعال در سوریه که از 8 مهرماه 1394 آغاز شده به محور تحرکات بینالمللی علیه این گروه تبدیل شده است، ولی کماکان خلافت داعش به حیات خود ادامه میدهد ورویدادهایی نظیر سقوط هواپیمای مسافربری روسیه در سینا و وقایع تروریستی پاریس که داعش مسئولیت آنها را بر عهده گرفت، وجه دیگری از تکاپوهای داعش را نیز آشکارساخته است. واقعیت این است که چشمانداز موفقیتآمیز اقدامات فعلی منطقهای و بینالمللی علیه این گروه تکفیری در هالهای از ابهام قرار دارد. تلاش برای یافتن پاسخ به پرسشهایی دربارهی ماهیت و مشروعیت خلافت ادعایی داعش، آبشخور و شالودههای فکری آن، تفاوتهای آن با جریانهای پیشینی و یا رقیب، استراتژی و اهداف آن، سازوکار آن بهمثابه یک تشکیلات مدعی حاکمیت، ریشهها و مولفههای درونزا و برونزای شکلگیری و تداوم حیات آن و… زمینه لازم برای گفتگو باحجتالاسلام و المسلمین دکتر داودفیرحی، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران را فراهم کرد.
همشهری دیپلماتیک: از 20 خردادماه 1393 به اینسو، تحرکات افراطگرایان مسلح در سوریه و عراق به شدت تحتالشعاع تکاپوهای داعش قرار گرفته وداعش به کنشگر محوری تروریستها در سوریه و عراق و حتی در بخشهای دیگری از جهان بدل شده است و شاهدیم که داعش رویکردها و سیاستهای متفاوتی را از جریانهایی نظیرالقاعده به نمایش میگذارد و در عین حال که دست به اقدامات تروریستی در سطح بین المللی میزند، علاوه بر آن مدعی قلمرو است و شواهد ناشی از اراده و عمل معطوف به دولتسازی آن نیز آشکار شده است. خواهشمندم نگرش و ارزیابیتان نسبت به داعش راتبیین فرمایید.
دکترفیرحی: بسمالله الرحمن الرحیم. وقتی که ما به داعش نگاه میکنیم اولین کاری که میکنیم این است که ببینیم داعش اساسا از لحاظ تاریخی و از منظر دیدگاههایش در کجا قرار میگیرد؟ اگر داعش را امتداد جریان سلفی محسوبکنیم، میتوانیم آنرا نسل چهارم سلفیه به حساب آوریم، که نسل اول آن خودش را درادبیات نظایر ابن تیمیه نشان میدهد، نسل دوم وهابیها هستند، نسل سوم را درچارچوب جریاناتی نظیر القاعده مشاهده نمودیم و نسل چهارم آن جریانهای تکفیری نظیرداعش هستند. جریانهای تکفیری یک ویژگی مشترک با بقیهی سلفیها دارند و آن ایناست که برای تاسیس زندگی روزمرهشان به سلف و به نص، یعنی به سنت و قرآن برمیگردند.بر این اساس آنها معتقدند که بهجای مراجعه به دیدگاههای مکاتب مختلف فقهی یانظر مفتیان در خصوص استنباط احکام، مستقیم به نص مراجعه شود. این کاری است که آنهاانجام میدهند
و با جریانهای سلفی پیشین یکی است. یعنی گرایشهای ضد مکتبی دارند.اما تفاوت جریانهای تکفیری با نظایر القاعده این است تکفیریها بر خلاف امثال القاعده ابتدائا و بیشتر در پی درگیری با مسلمانها هستند و اگر هم با غربیهادرگیر میشوند آنها را «دشمن بعید» میدانند، آنها اصطلاحاتی دارند: «العدوالقریب» و «العدو البعید»، به معنای «دشمن نزدیک» و «دشمن دور». تکفیریها بیشترین دشمنیشان با شیعه و سنیهای سنتی است. آنها ریشه در داخل عراق و مناطق غربی آندارند و تشیع را یک نوع دین بدلی تلقی میکنند و هر کسی را که اندیشههای شیعی داشته باشد، تکفیر میکنند. آنها علاوه بر اینکه با شیعه مخالف هستند با اهل سنت سنتی هم به دو دلیل مخالف هستند. ادعایشان این است آنها کسانی هستند که به حکومت ظالمان نظیر حکومت عربستان و یا کشورهای غربی تن میدهند و سلطهی آنها را میپذیرندیا اینکه بیشتر دنبال دموکراتیزه کردن اسلام هستند و از مسایلی نظیر رأی و علمجدید و نظایر اینها صحبت میکنند. بنابراین آنها هم شیعه و هم اکثریت اهل سنت راتکفیر میکنند. این ویژگی شاخصهی گروه یا نسل چهارم سلفیه است. اینها در ادبیات خودشان به برخی روایات استناد میکنند،
روایاتی که در مواردی غیرداعشیها هم بدان استناد میکنند. روایاتی نظیر اینکه «کسیکه به خاطر دینش از جغرافیایی به جغرافیای دیگر مهاجرت کند، و لو آن جغرافیا به اندازه به یک وجب هم باشد خداوندبهشت را برای او تضمین میکند» (من فر بدینه من ارض الی ارض وان کان شبرا من الارضاستوجب الجنة)[1]لذا در نگرش آنها کسیکه مهاجرت یا فرار کند از بلدی که بلدِ مسلمانی نیست یامدعی مسلمانی هستند ولی در واقع کافرند، به منطقهای که حتی اندازهی یک وجب همباشد، خداوند برایش بهشت را واجب میکند، خب، طبق این نظریه اگر یک جایی در دنیاپیدا شود که برای اینها در آنجا جای پایی وجود داشته باشد، آنگاه مهاجرت بر ایشانواجب میشود.
همشهری دیپلماتیک: یعنی آنها به دنبال سرزمینی برای تشکیل یک خلافت بودهاند؟
دکترفیرحی: در نظریههای تکفیریها دو جور خلافت داریم،یکی خلافت سرزمینی است که مرزهایش در جغرافیا است و فرضشان بر این است که از هرجایی که توانستند خودشان را بدانجا برسانند. بعد از جنگهای امریکا و عراق، این قسمت در غرب در عراق و در مناطقی نظیر موصل پیدا شد. یعنی یک فضای خالی پدید آمدکه اینها به منزلهی گروههایی که مترصد چنین فرصتی بودند توانستند از خلأ دولت استفاده کنند و بر آنجا تسلط یابند. دومین مرز خلافت ایشان خلافتی است که مرزهای آن در ذهنها است و در جغرافیا نیست. یعنی هر کسی که به هر دلیلی نمیتواند به آن جغرافیا مهاجرت کند حداقل میتواند در ذهن خودش از جامعهاش فاصله بگیرد و تبدیل شود به سربازان با واسطهی خلیفه. آنوقت اینها برای اینکه هویتشان را اثباتکنند و اعلام کنند که ما به رغم اینکه دوریم، اما مفید هستیم، تبدیل میشوند به عناصری در خدمت استراتژی انتحار و ترور داعش. اینها دست به عملیاتهایی میزنندکه خودمدیریتی است
و اصطلاحا به آن «خود امارتی» میگویند که بدین معناست که هرفردی در هر کجایی برای خودش یک امارت مستقل منتها در ذهنش است. این خلافت مجازی درواقع خلافتی است که به لحاظ استراتژیک میتواند به حفاظت از مرزهای جغرافیایی خلافت سرزمینی کمک کند، یعنی با جنگیدن با دشمن دور، آنگاه که این دشمن دور درقالب ائتلافهای بینالمللی قصد تخریب آن یک وجب خاک را داشته باشد، به کمک خلافت سرزمینی میآید. توجه به این موارد به ما کمک میکند که این جنبش یا حرکت رابفهمیم. در واقع این حرکت نیروهایی دارد که تا بتوانند به سرزمین میآیند اگر هم نتوانستند از دور و در درون آن شبکهی مجازی که این رویدادها در حال شکل گرفتن است،خود را به گردانها یا افراد خلیفه تبدیل میکنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.