توضیحات
دانلود پاورپوينت جامع وکامل درباره فرضیات بدیهی حسابرسی
45 اسلاید
چکيده محتواي فايل:
فرضیات بدیهی حسابرسی
هدف
تعریف فرضیات بدیهی
تبیین اهمیت فرضیات بدیهی
ارائه دیدگاه های مختلف درباره فرضیات حسابرسی
بررسی تعدادی از فرضیات بدیهی حسابرسی
ماهیت فرضیات بدیهی
فلاسفه و علمای منطق پنج ویژگی برای فرضیات بدیهی قائلند:
1-برای توسعۀ هر زمینه علمی ضروری اند
2- مستقیما قابلیت تأیید ندارند
3- مبنایی برای استنتاج می باشند
4- مبانی ایجاد یک ساختار تئوری هستند
5-در پرتو پیشرفت علم در معرض پرسش و تردید قرار دارند.
ارسطو: نقطه آغاز هر علمی تعدادی فرضیات بدیهی است که نیازی به اثبات ندارند.
از این عبارت کوتاه می توان دلایل وجود فرضیات بدیهی را تشخیص داد. استدلال را بدون داشتن یک نقطۀ آغازین نمی توان شروع کرد. فرضیات بدیهی سنگ زیر بنای هر تئوری را تشکیل می دهند. مهم این است که این فرضیات بدیهی وجود داشته باشند، خواه حقیقت داشته باشند و خواه نه. فرضیات بدیهی نوعی از قضایا هستند که باید بدون سوالی آنها را پذیرفت
فرضیات بدیهی علیرغم اینکه مستقیماً قابلیت تأیید ندارند، اما نتایج حاصل از آنها را می توان مورد آزمون قرار داد و چنین تأییدی دلالت بر حقیقت خود فرضیات بدیهی دارند؟؟؟؟
«چارلز وست چرچمن» معتقد است که فرضیات بدیهی باید ویژگیهای ذیل را داشته باشند تا برای ایجاد وتوسعه ساختار تئوری مفید باشند( تا بتوان اصول منطقی از این فرضیات استخراج کرد)
1– فرضیات بدیهی باید با یکدیگر سازگار باشند، ساختار تهیه شده بر اساس پایه ای لرزان چندان دوام نمی آورد، تئوریهای ایجاد شده بر اساس فرضیات بدیهی متضاد، نمی توانند با دنیای واقع مطابقت داشته باشند.
2- فرضیات بدیهی هر علم باید برای اثبات وحمایت تئوری های آن کافی باشد.
تئوری های ساخته شده بر اساس فرضیات بدیهی نامناسب، به سرعت نشان می دهند که هم با یکدیگر و هم با حقایق دنیای واقعی ناسازگارند.
فرضیات بدیهی معتبر و مناسب ممکن است بعداً مورد تردید و پرسش قرار گیرند و مشخص شود که فاقد اعتبارند .
اگر فرضیات بدیهی همساز و کافی باشند و نتیجه گیری های ناشی از آن ار قواعد منطق و استدلال پیروی کند نتایج باید بدون تناقض و مطلوب باشند.
علما و منطق شناسان در حمایت از فرضیات بدیهی، در استدلالهای خود تاکید می کنند که ما باید بطور مداوم و پیوسته فرضیات بدیهی را بررسی کرده و دریابیم که در پرتو شواهد نوین دارای اعتبارند یا خیر.
اگر ماهیت و اهمیت فرضیات بدیهی تئوری حسابرسی را به وضوح نشناسیم و هر از گاهی آنها را به دقت بررسی نکنیم، نمی توانیم اطمینان یابیم که تئوری های تدوین شده و نتیجه گیری های انجام شده صحیح هستند.
مثال هایی از فرضیات بدیهی:
مفهوم نقطه در هندسه. (اثر گچ بر تخته، شکلی که نه عرض دارد و نه طول و نه ارتفاع و با فرض بدیهی نقطه هندسه شروع شد)
فرض واحد پولی در حسابداری (اگر این فرض را نپذیریم هیچ ثبتی نداریم با وجود اینکه ممکن است در شرایط تورمی مورد تردید قرار گیرد و بی اعتبار شود و این فرض یه چالش کشیده شود)
فرضیات بدیهی نه تنها روش تئوری برای درک و شناخت پایه و اساس دانش حسابداری است، بلکه راهی برای اندیشیدن دربارۀ مشکلات موجود و راه حل آنها می باشند. این فرضیات این امکان را برای حسابرسان فراهم می کند که آیا چنین عملکردی بر اساس استدلال تئوری صحیح است یا خیر.
«چمبرز» در مورد فرضیات بدیهی می گوید: «از آنجا که فرضیات بدیهی یک انسان، ماهیت درک او از جهانی است که در آن عمل می کند، اگر فرضیات بدیهی او بی ربط و نابجا باشند، وی و عملکردش هیچ یک ارزش احترام همنوعانش را ندارند. بررسی و آزمون فرضیات بدیهی یک فرد ساده ترین و موثرترین روش برای کشف امکان و مسیر پیشرفت ها و نو آوریها در عمل می باشد، چون قضاوت منطقی فرد تنها راه مصونیت او در برابر خود فریبی، ریا و تقلب می باشد».
فرضیات بدیهی حسابرسی
این فرضیات بنیاد و شالوده و نحوه عمل علم حسابرسی را تشکیل می دهند.
در صورت عدم شناسایی فرضیات بدیهی حسابرسی قادر به استدلال و نتیجه گیری در حسابرسی نخواهیم بود و این فرضیات باید صریح و روشن بیان شوند تا برای همگان قابل درک باشند.
با بحث و بررسی انتقادی باید اعتبار و درستی آنها آزمون شود تا معلوم شود برای تئوری حسابرسی مناسب اند.
این فرضیات در سه گروه قابل دسته بندی هستند:
گروه اول: فرضیات بدیهی توجیه کنندۀ حسابرسی
گروه دوم: فرضیات بدیهی رفتاری حسابرسی
گروه سوم: فرضیات بدیهی کارکردی حسابرسی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.